پیرهن عاریه کرده تن بزک نداره پیچ من باغچه بی گلابی
رنگا همه ورپریدن از بس که آفتاب ندیدن الا جمال آبی
حراجی شیرازیه اسباب بچه بازیه کی هرچه داره راضیه
طبق طبق سیزمونیه پولک و منجق دونیه تو باغچه گنجیشک خونیه
تار و تنبور از اون دور طبق پشت طبق سیزمانیا نور از اون دور
هوا لق زده بر شیره انگور از اون دور قوقولی قو قوقولی قو
بیرون که چشم به بی نمیشه فهمید از قشنگی
میشکنه چینی لباش شده مثل توت فرنگی
بیرون که چشم به بی نمیشه فهمید از قشنگی
ترک ترک ورمیدارن سوت دلای زنگی
میترسم از ذوق بزنم تلق تلوق به شیشه
حری بریزه دلاشون عاشق بشن همیشه
چه وصلت قشنگیه پیوند برف و شیشه
قوقولی قو قوقولی قو قوقولی قو قوقولی قو